عکس هایی از ساحل زیبای مارینامول . کویت. ششم فروردین ماه ۱۳۹۱
بابا دوربین این طرفه. چهار تا عکاس حرفه ای آماده ی عکس گرفتن شدند ولی این با انصاف ها
پشت به دوربین کردند. البته شیطنت من بود که صداشون کردم و حال دوستانمو گرفتم.
و حالا عکسی که من ازشون گرفتم.
این هم همکارایی که پشت به دوربین کردند و رو به دریا
و من مجبور شدم برم مقابلشون. حالا میشه روی ماهشونو دید
آقای یحیایی ، آقای روشن قلب و آقای حسینی
و این هم آقایان: مهدی زاده ، سروری و علوی
و اینهم سرگرمی امروز بچه های ما
آقای شکوری بهم گفت: بابا آدرسو اشتباه دادی. اینجا که مارینامول نیست.
بهش گفتم: ناراحت نباش. حالا چرا عصبانی هستی. وایستا ازت عکس بگیرم. این هم عکسشون:
این هم عکس فوتبالیست های تیم ملی مدرسه
و این هم چهره های نورانی آقای بستان و آقای حیدرپور. البته نور خورشید هم در
نورانیت این دو بزرگوار نقش مهمی داشته
آقای مهدی زاده. تک و تنها... ای کاش ...
بدون شرح.( خواستم بنویسم : مبارکه. ترسیدم... نوشتم: بدون شرح)
نمی دونم داره چه دعایی می کنه. هر چند همکارای خوبم می دونن
آقای رئیسی و آقای یحیایی. دو همکار دوست داشتنی
همکارای خوبم در کنار آقای عباسی رئیس مجتمع آموزشی مدارس ایران در کویت
همکار خوبم آقای علوی
و این هم چهره ی دو دوست با نشاط و خندان: آقای صیفی کار و آقای جعفری
و آخرین عکس ، ساحل زیبا... کنار مرکز علمی کویت
ممنون که وقت گذاشتید. منتظر نظرات شما دوستان عزیز هستم
موفق باشید